داستان کوتاه آموزنده

4 آذر 1402

یکی از روزها،  پادشاهی سه وزیرش را فراخواند و از آنها درخواست کرد کار عجیبی انجامدهند. از هر وزیر خواست تا کیسه ای برداشته و به باغ قصر برود و اینکه اینکیسه ها را  برای پادشاه با میوه ها و محصولات تازه پر کنند. همچنیناز آنها خواست که در این کار از هیچ کس کمکی نگیرند و آن را به شخص دیگری واگذارنکنند

وزرا از دستور شاه تعجب کرده و هر کدام کیسهای برداشته و به سوی باغ به راه افتادند !!





وزیر اول که به دنبال راضی کردن شاه بودبهترین میوه ها و با کیفیت ترین محصولات را جمع آوری کرده و پیوسته بهترین راانتخاب می کرد تا اینکه کیسه اش پر شد 



اما وزیر دوم با خود فکر می کرد که شاه اینمیوه ها را برای خود نمی خواهد و احتیاجی به آنها ندارد و درون کیسه را نیز نگاهنمی کند، پس با تنبلی و اهمال شروع به جمع کردن نمود و خوب و بد را از هم جدا نمیکرد تا اینکه کیسه را با میوه ها پر نمود 



و وزیر سوم که اعتقاد داشت شاه به محتویاتاین کیسه اصلا اهمیتی نمی دهد، کیسه را با علف و برگ درخت و خاشاک پر نمود ...



روز بعد پادشاه دستور داد که وزیران رابه همراه کیسه هایی که پر کرده اند بیاورند و وقتی وزیران نزد شاه آمدند، بهسربازانش دستور داد، سه وزیر را گرفته و هر کدام را جدا گانه با کیسه اش بهمدت سه ماه زندانی کنند … !!!

.

.

.

حالا شماکیسه خود را چگونه پر می کنید …؟!!

 

ارسال دیدگاه

خطا ...
آدرس ایمیل وارد شده نامعتبر است.
متوجه شدم